سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کژی، با دانش راست می شود . [امام علی علیه السلام]

سروته یه کرباس
خانه | ارتباط مدیریت |بازدید امروز:7بازدید دیروز:3تعداد کل بازدید:59103

همون :: 86/6/25::  10:51 صبح

  خاطرات پسامدرن

 

                                                                                                           

شنبه: کله سحر(ساعت ده)که بیدار شدم؛تنها بودم.خواستم برای خودم تخم مرغ آب پز درست کنم.پس از یک ساعت،هنوز تخم مرغ دستم بود.دیدم ساعت توی قابلمه آب جوش قل قل می خورد ولی هنوز از صبحانه خبری نیست.

یک شنبه: تصمیم گرفتم اینترنت را ترک کنم،برای همین دستهایم را بستم و دیگر سایر کارها را نتوانستم انجام دهم.پس تصمیم گرفتم روزی چند بار بیشتر اینترنت را ترک نکنم.

دوشنبه: تمدد اعصاب نیاز اصلی امروزم بود،مدتی نوار خالی گوش دادم.عجب معجزه دارد!

سه شنبه: تینا می گفت کاکتوس اسپانیایی در استرالیاست.هرچه خواستم حالیش کنم که بابا کاکتوس اسپانیایی آنجا نیست، نشد که نشد.آخر شب برایش یادداشت نوشتم که تینا جان! کاکتوس اسپانیایی یک نوع جوجه تیغی آفریقایی ست که در سواحل شیکاگو می روید.

چهارشنبه: صبح از دکه بلیط فروشی، بلیط 15 تومنی خواستم، نداشت یا نداد.عصبانی شدم گفتم اگر مردی حقم را بگذار کف دستم. سوار اتوبوس که شدم گوش راستم را که کف دستم بود، به جای بلیط دادم. حالا با یک گوش...

پنج شنبه: جارو برقی رو از لج عزیزجون گذاشتم دم در خونه تا حساب کار دستش بیاد که اینقدر بلای جان فرش ها نشه! پنج دقیقه بعد که برگشتم؛متوجه شدم جارو برقی رو ماشین آشغال جمع کنی شهرداری برده.(ساعتتون عقبه! منم فکرکردم که سه و نیم بعداز ظهره،اما انگاری نه شب بود!) 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ
::تعداد کل بازدیدها::

59103

::آشنایی بیشتر::
::لوگوی من::
سروته یه کرباس
::لوگوی دوستان::



















::اشتراک::